به وبلاگ ما خوش آمدید
دبستان دخترانه ی حکیمه ی بخش بنت؛واقع در مرکز بخش است.
هدف ما از ایجاد این وب آشنایی بیشتر با این دبستان ومطالب آموزشی است
نظرات شما چراغ راهنمای ماست... پس لطفا نظر بدهید%
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
علي(ع): «بهترين
اميران، اميري است كه بر هواي نفس خويش حكومت كند.»
مدير خوب مديري
است كه مومن و متقي بوده و الگوي مناسبي از نظر رفتار براي ساير كاركنان و
دانشآموزان مدرسهاش باشد.
مدير بايد از پشتكار،
اعتمادبهنفس، حسن خلق و اراده لازم برخوردار باشد.
مدير خوب
بايد يكايك كاركنان مدرسهاش را بشناسد و از خصوصيات و حتي مشكلات آنان آگاهي
داشته و كوشش كند از هر فرد به تناسب استعداد، ذوق و توانمندي علمي و
تجربي، در امور آموزشي و پرورشي مدرسه استفاده نمايد.
مدير خوب
بهموقع صحبت ميكند، بيشتر گوش ميدهد و حتي به نظر ميرسد كه در مورد
اظهارنظرهاي معلمان ميانديشد و به آنها اهميت ميدهد.
او با
اهداف مدرسهاش آشناست و همه كوششهايش در اين جهت است كه از همه امكانات
مدرسه براي تحقق اين اهداف استفاده نمايد.
مدير خوب هر چه
ميگويد بدان عمل ميكند و سعي دارد به وعدههايش عمل كند.
مدير موفق سعي دارد از طرق ممكن در كاركنان مدرسه روحيه مثبت
ايجاد نمايد و تلاش او در اين است كه كاركنان مدرسه احساس كنند كه تبعيض
در مدرسه وجود ندارد.
مدير خوب در رهبري سازمان مدرسه،
برقراري روابط انساني و ايجاد هماهنگي مهارت دارد.
مدير موفق از
قوانين و مقررات آموزشي و اداري، آگاهي كافي دارد و سعي ميكند كاركنان
مدرسه را همواره در جريان آييننامهها و دستورالعملهاي ارسال شده قرار
دهد.
مدير خوب از تحقير كاركنان، بهويژه در حضور جمع خودداري
ميكند و براي كليه كاركنان مدرسه احترام قائل است و از تذكر و راهنمايي
كاركنان و توجه دادن آنان به معايب و اشكالاتي كه دارند به نحو مقتضي
كوتاهي نميكند.
مدير موفق به نقش پدران، مادران و مسوولان آموزشي
اهميت ميدهد و از كليه نيروهاي خارج از مدرسه براي بهبود و پيشرفت امور
پرورشي و آموزشي، ساختماني و تجهيزاتي استفاده ميكند.
مدير خوب
اوقات كار خود را براي انجام يا نظارت بر امور آموزشي، پرورشي، اداري و اجتماعي
مدرسه تقسيم و تنظيم ميكند و ميتواند به همه كارهاي مدرسه در حد
وظايف خود برسد.
مدير موفق در كارهاي مدرسه با ساير كاركنان
مشورت ميكند.
مدير موفق، جلسه شوراي معلمان را تحت نظارت و كنترل
خود داشته و ضمن فرصت دادن به معلمان براي اظهارنظر خود، از هر جلسه
نتيجهگيري لازم را انجام ميدهد.
مدير موفق، كاركنان تازهوارد را
با اوضاع مدرسه و مقررات آن كاملا آشنا ميكند.
مدير خوب،
دانشآموزان را دوست دارد و به علت برخورد مناسب و حسن اخلاق، درايت و
تدبير، صفا و صميميت، مورد قبول و احترام دانشآموزان و كاركنان مدرسه است.
مدير موفق مشكلات مدرسه را به خوبي ميشناسد و در حل آنها از همه
كاركنان به تناسب وقت و شرايط كمك ميگيرد.
مدير موفق سعي دارد
نيازهاي آموزشي كاركنان را تشخيص داده و از طرق ممكن زمينه را براي
دانشافزايي و شركت در دورههاي بازآموزي فراهم نمايد.
مدير موفق
به استفاده از وسايل كمكآموزشي در تدريس اهميت ميدهد و در حدامكان
اين وسايل را فراهم مينمايد.
مدير موفق، كاركنان لايق و خدمتگزار و
بيادعا را به خوبي تشخيص داده و به كارشان اهميت ميدهد.
مدير
خوب به رعايت اصل تقسيم كار پايبند است و وظيفه هر فرد را مشخص ميكند.
مدير موفق از خودستايي پرهيز ميكند.
مدير موفق،
انتقادپذير است و همواره ميكوشد خود را اصلاح كند.
مدير موفق
حاصل تجربيات خود را در اختيار افراد تازهكار ميگذارد.
مدير موفق با تدابير و برنامههاي خود زمينه رشد و پرورش
استعدادهاي ما را فراهم مينمايد.
مدير موفق از روشهاي مختلف
براي نظارت استفاده ميكند.
مدير موفق تنگنظر نيست و مشكلات همكاران
را مشكل خود ميداند و در صورت لزوم به جاي آنها انجام وظيفه مينمايد
در نتيجه احساس مسووليت را در همكاران دوچندان مينمايد و برعكس اگر آشنا
به اصول مديريت نباشد باعث دلسردي همكاران ميگردد بهطور مثال به
شگرد كاري دو نفر از مديران خود اشاره مينمايم:
در يكي از
مدارس مدير ما در آغاز شروع كلاس در ورودي مدرسه ميايستاد و هر
همكاري كه وارد ميشد مدير به جاي سلام و احوالپرسي به ساعتش نگاه ميكرد و
گاهي اوقات با الفاظي چون «فكر كردم كه شما امروز نميآييد و..» از همان لحظه
ورود باعث دلسردي معلمين ميشد بهطوري كه معلم بدون علاقه به تدريس
وارد كلاس شده و كارش بازدهي خوبي نداشت و از طرف ديگر در مدرسهاي
ديگر مدير ما كه آگاه به كار خود بود در صورتي كه معلمي چند دقيقهاي
ديرتر وارد مدرسه ميشد خودش به جاي معلم به كلاس ميرفت و با بيان مسائل
آموزشي و... باعث سرگرمي دانشآموزان و جلوگيري از حوادث اتفاقي ميشد
بهطوري كه معلم هنگامي با اين صحنه روبهرو ميشد بسيار خوشحال بوده و با
روحيهاي عالي وارد كلاس ميشد و احساس مسووليت را در خود دو چندان
احساس ميكرد و طوري برنامهريزي مينمود كه بار ديگر بهموقع در كلاس حاضر
شود.
خلاصه اينكه مدير بايد مجرب، ورزيده و داراي شخصيتي گرم و
دوستداشتني باشد.
فريبا اكبريان، دبير حرفه و فن مدرسه راهنم
ايي نمونه دختران ناحيه 3 كرمانشاه
دانستن نام اعداد اطلاعات کمی در زمینه ی ادراک اعداد به کودک می دهد.
برای اینکه کودک از این تجارب بهره ی کافی ببرد ، مفهـــوم پیش عدد را به او بشناسا نیم. برای اینکه مفهوم پیش عدد در ذهن کودک جای گیرد باید مراحل گوناگونــی طی شود که با طبقه بندی هر آنچه که قابل شمارش است ، آغا ز می کنند .
مراحل گوناگون فرآیند شمارش عبارتند از :
طبقه بندی
توانایی جدا کـــردن یک شی ء از اشیاء دیگـر که به کودک فرصت می دهد تا اشیـــاء را به اینکه ، هر شیء به کدام رده تعلق دارد ، مرتب کند.
مقایسه ها
با مقایسه کودکان می توانند میان صفات مهم و غیر مهم تفاوت قانل شوند.
چکیده
روزهای آغازین سال اول کودکان را می بینیم که چه مشتاقانه منتظر آموختن ، خواندن و نوشتن هستند و چه می بالند به آن چه پیش رو دارند . اما چه اتفاقی می افتد که پس از مدتی در کلاس اول با شکایت های مکرر از والدین و معلمینی روبه رو می شویم که از درس نخواندن و انجام ندادن تکالیف دانش آموزان و فرزندانشان می نالند ؟ پاسخ به این سئوال در گرو توجه به دو عنصر مهم است (1) انگیزه های یادگیری چه هستند ؟ ، (2) و چطور می توان دانش آموزان را در دبستان خوش انگیزه کرد ؟ نوشتار حاضر به دنبال پاسخگویی به این دو سئوال است .
مقدمه
امروزه متخصصین حوزه یادگیری پی برده اند که علل یادگیری مطالب جدید در چند چیز خلاصه می شود : خشنود سازی بزرگسالان ، رقابت ، رسیـدن به پاداش ها و اجتناب از تنبیه ها ، کنجکاوی ، نیـاز به رشد شایستگی ، نیاز به دست یـابی به خـود مختاری و درونی سازی ارزش های والدین از جمله علل یا انگیزه های دانش آموزان برای یادگیری است . از انگیزه های مذکور چهار علت اول بیرونی و مابقی درونی هستند . متخصصین معتقدند انگیزه های درونی برای آموختن بهتر نوع انگیزه ها هستند زیرا چهار علت اول ممکن است همواره در دسترس نباشند . اما در سال های دبستان همراه شدن بازیگوشی -های دوران کودکی ، عدم پختگی بچه ها ، و اجتماعی نشدن آن ها مانع می شود تا آن ها بتوانند انگیزش درونی برای یادگیری را به سوی تکالیف مدرسه هدایت کنند از سوی دیگر ممکن است نیاز به شایستگی ، کنجکاوی و خودمختاری که انگیزه های درونی برای یادگیری هستند را در حیطه های جذاب تر پاسخ دهند مانند بازی های کامپیوتری . تقریباً در ساخت این گونه بازی ها هر سه نوع انگیزش درونی رعایت می شود . از این رو یکی از عناصر مهم در ایجاد انگیزه در دبستان ، شیوه های ایجاد انگیزه از طریق بیرونی است . به این ترتیب نقش مدرسه و والدین نسبت به کودکان چندین برابر و حتی بعضاً غالب می شود . و از بین این دو نقش مدرسه باز هم پررنگ تر است زیرا عمده فرآیند یادگیری در مدرسه رخ می دهد . به این ترتیب لازم است اداره کنندگان مدارس و معلمین با شیوه های صحیح ایجاد انگیزه در دبستان آشنا باشند و بتوانند از آنها عملاً بهره ببرند .
نکات ظریف و مؤثر در ایجاد انگیزه در دبستان
برای ایجاد انگیزه در دبستان بهترین روش پاداش ها و تحسین ها هستند . اما متأسفانه به دلیل عدم آشنایی معلمان با روش مناسب استفاده از این روش ها و استفاده تصادفی از این گونه شیوه های ایجاد انگیزش ممکن است این روش ها پس از مدتی کارایی خود را از دست بدهند از همین رو استفاده از این شیوه ها در گرو رعایت نکات زیر است :
* تکالیف به دقت ارائه شوند .
تکالیف به دقت نظارت شوند .
* نداشتن تکالیف ثبت شود .
* معلم به یک سیستم صحیح پاداش و تحسین مجهز باشد .
* پاداش ها در ازای رفتار مورد نظر ارائه شوند .
* معلم و اداره کنندگان مدارس به خاطر داشته باشند در سنین دبستان تحسین و پاداش دانش آموز کم آموز یا کم کار می تواند بسیار مؤثر باشد . این بدین معناست که تشویق چنین دانش آموزانی می تواند آنها را به جلو حرکت دهد .
* پاداش ها و تحسین ها می تواند سلسله مراتب داشته باشد و با سخت شدن تکالیف تنظیم شود .
* معلم علاوه بر ارائه پاداش باید به دانش آموزان بازخورد متناسب با پیشرفتش نیز ارائه کند ( مثلاً بگوید : امروز دیدم می توانی ضرب دو رقمی را بهتر انجام بدهی ) این بازخورد برای دانش آموز علت دریافت پاداش را روشن تر می سازد .
از بین آنچه بدان اشاره شد نظارت بر تکالیف در مدرسه مهم ترین عامل در ایجاد انگیزه در بین دانش آموزان است . بدون شک نظارت هر چه دقیق تر باشد دانش آموزان در انجام تکالیف دقت بیشتری خواهند داشت . این نظارت می تواند از خیلی سطحی تا خیلی دقیق بسته به فرصت معلم تغییر کند . نظارت سطحی زمانی رخ می دهد که معلم از دانش آموزان می خواهد تا تکالیف شان را روی میز بگذارند و او تکالیف را خط می زند و نظارت دقیق زمانی است که معلم تکالیف را صحیح می کند و برای دانش آموز و خانواده نیز توصیه هایی را یادداشت می نماید .
با تمام آنچه گفته شد معلمان دبستان باز هم می توانند از شیوه های ایجاد انگیزه ی درونی نیز بهره ببرند . مثلاً با بازخورد صحیح از میزان پیشرفت دانش آموز نسبت به گذشته احساس شایستگی در وی ایجاد نمایند یا- با شیوه های خلاقانه ارائه درس ، دانش آموزان را کنجکاو کنند . – از طریق دادن حق انتخاب در انجام بعضی تکالیف به خود مختاری آنان پاسخ دهند . مثلاً می توانند به دانش آموز منضبط اجازه دهند تا گاهی خودش املایش را تصحیح کند . این کار علاوه بر پاسخگویی به نیاز خودمختاری که یک نیاز زیستی است می تواند نوعی پاداش بیرونی نیز محسوب گردد .
نتیجه گیری
شکی نیست که همه می دانند سال های دبستان می تواند در موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان در آینده تأثیر به سزایی داشته باشد . از این رو ایجاد انگیزه یادگیری به عنوان موتور محرکه می تواند یکی از مهم ترین وظایف مدیران و معلمان در مدرسه باشد . قطعاً بی توجهی به این مهم باعث هدر رفتن تلاش های اولیای خانه و مدرسه می شود . از این رو به نظر می رسد محبث ایجاد انگیزه نیاز به اموزش های مکرر دارد . یکی از بهترین روش ها آموزش های ضمن خدمت خواهد بود .
منابع :
استیپک ، دی (1385) ، انگیزش برای یادگیری ، ترجمه حسن زاده ، رمضان و عموئی ، نرجس ، مشهد : انتشارات دنیای پژوهش
Alschuler , A.(1968) . How to increase motivation through climate and structure . working paper NO,8,313